آثار و فوايد روحی ـ روانی ورزش
شادابي و احساس آرامش
از ضروريترين نيازهاي بشر که جزو شرطهاي اصلي بهداشت رواني به شمار ميرود، آرامش خاطر، احساس امنيت، شادابي و نشاط است و ورزش يکي از راههاي دستيابي به اين امر مهم ميباشد. ورزش، از طرفي با ايجاد محيطي فرحانگيز و نشاطآور؛ و از سوي ديگر با کاستن فشارهاي عضلاني و از بين بردن سستي و کسالت، فشارهاي رواني را مهار و باعث احساس شادي و نشاط ميشود. به همين دليل ورزش را «رابط جسم و ذهن» مينامند.
در ايجاد احساس نشاط و شادابي حين ورزش، ترشح مخدرهاي طبيعي گروه اندروفينها در مغز و غدة هيپوفيز نقش مهمي را ايفا ميکنند. هنگام ورزش کردن، ترشح ميانجيهاي عصبي ـ شيميايي مثل اندروفين، انکفالين و سروتونين در خون افزايش يافته و با اثرات ضددرد و شاديبخش خود، قادرند در فرد نشاط و سرور ايجاد کنند. برنامههاي منظم و متعادل ورزشي، مثل راه رفتن سريع به مدت بيست دقيقه در هر روز توليد اندروفينها را برميانگيزد و احساس نشاط را تقويت ميکند.
افزايش اميد به زندگي، و لذت بردن از آن
تمام تلاش و کوشش انسان، براي دستيابي به زندگي بهتر، هدفمند و با کيفيت عالي همراه با کاميابي و رسيدن به لذت واقعي است؛ که ورزش بهترين زمينهساز رسيدن به اين هدفها ميباشد. ورزش کيفيت زندگي را بهتر ميکند.(استيفنز1988) و نيز کارکرد جسمي را حفظ کرده و زندگي مستقل افراد مسن را طولانيتر ميسازد. (تير، و اولريچ، 1985).
براساس يافتههاي تحقيقاتي پروفسور استيوبلر، حتي اميد به زندگي افراد چاقي که داراي تحرّک هستند، از اميد به زندگي افراد لاغري که اکثر اوقات در جلوي تلويزيون لميدهاند، بيشتر است. پژوهشهاي انجام گرفته در مورد چهل هزار زن حاکي است، که حتي تحرکات بدني ملايم نظير باغباني يا پيادهروي، در صورتي که چند بار در هفته صورت گيرد، به افزايش طول عمر کمک ميکند.
ايجاد انگيزه و روحيه بهتر
روبرت اپستين روانشناس و يکي از مؤلّفين «کتاب بزرگ مسابقه انگيزش» ميگويد: «ورزش نه تنها باعث ميشود شغلي بيابيد، بلکه ممکن است کمک کند آن را حفظ کنيد؛ زيرا تحرک بدني کوتاه مدت در فاصلههاي ساعتهاي کاري، انرژي شما را افزايش ميدهد.» به نظر او حرکات ورزشي پرجنب و جوش در طول روزهاي کاري باعث افزايش انگيزش ميشود. انگيزه در ورزش در افراد بين 8 تا 18 سال رابطة نزديکي با يادگرفتن مهارتها، لذت بدن از زندگي، پيشرفت خودکفايي و توانايي جسمي و رواني و در مجموع تقويت بهداشت رواني دارد. (اسمول و همکاران، 1998)
– پرورش و تقويت نيروي اراده و رشد خلاقيت
– افزايش اعتماد به نفس
ورزش باعث افزايش اعتماد به نفس و تسلط بر مسايل ميشود. (گولدبرگ و مارک 1997) براساس نظر کوپراسميت اعتماد به نفس از داشتن روابط موفقيتآميز با ديگران و آموختن مهارتها نشأت ميگيرد. مهمترين عوامل ايجاد اعتماد به نفس عبارتند از: خانواده، مدرسه، فعاليتهاي تفريحي و ورزشي و ارتباط متقابلي که در اين مراحل فرد ميآموزد
مشخص شده است که فعاليتهاي بدني تأثيرات مثبتي در ايجاد اعتماد به نفس در بزرگسالان دارد. (سانستروم، 1984) و بنا به گفته محققان دانشگاه مک ماستر کانادا، مردان و زناني که در مورد ورزشکار بودن خود صحبت ميکنند، بيش از آنهايي که در اين باره صحبت نميکنند، سختکوش، متکي به نفس و مسلط به خود به نظر ميرسند.
ارتقاي عزت نفس و خودپندارة مثبت
شرکت در فعاليتهاي ورزشي باعث ايجاد فرصت خودارزيابي، ارتباط و مقايسه با همسالان و همگنان و رقابت سالم ميشود، که به نوبه خود به رشد عزت نفس و خودپنداري کمک ميکند. (کريستوريچ1998) ورزش منظم با افزايش احساس عزت نفس رابطه دارد.(سان استروم، 1984)
ورزش زمينهاي براي بروز استعدادها و درک بهتر تواناييها است و شاخصهايي مثل اعتماد به نفس، عزتنفس، جامعهپذيري و سازگاري اجتماعي را بهبود بخشد. اين شاخصها نيز به نوبه خود، خودپنداره فرد را تقويت ميکنند. تحقيقات انجام گرفته در بين دانشآموزان، بيانگر اين مطلب است که بين خودپنداري دانشآموزان ورزشکار و غيرورزشکار تفاوت معنيداري وجود دارد. به اين معني که دانشآموزان ورزشکار نسبت به دانشآموزان غيرورزشکار از خودپنداري بيشتري برخوردارند. پس ورزش از عوامل است که ميتواند در شکلگيري خودپنداري مثبت، مؤثر باشد. (يزدانپناه، 1371) ورزشکاران معتقدند که نيرومندتر، خوشتيپتر و لايقترند، و بيشتر مورد قبول ديگرانند. اين اعتقادات به نوبه خود در شکلگيري خودپنداره مثبت نقش مؤثري دارد.
تحقيقات انجام شده در مورد بزرگسالان نيز نشان ميدهد، آنهايي که از بيماري قلبي رنج ميبرند، پس از گذشت بحران، اگر به ورزش منظم و مداوم بپردازند، باعث ميشود تا احساس سلامتي در آنها بيشتر شود و همچنين موجب تقويت خودپنداري، پذيرش واقعبينانة بيماري و تقويت خودکفايي و خودياري ميشود. (ويز و بريدمر، 1995).
کمک به رشد مهارتهاي اجتماعي، و استحکام روابط خانوادگي
ورزش واسطهاي مناسب براي اجتماعي شدن، ايجاد کفايت و مهارت، استحکام روابط خانوادگي، سهولت دوستيابي وارتباط سالم با همسالان و همگنان ميباشد. در پژوهشي، 65 درصد از جوانان ابراز کردند که ورزش آنها را از استفاده مواد مخدر و الکل بازداشته است. اين پژوهش نشان ميدهد که ورزش وسيلهاي مهم براي ارتقاي سطح زندگي اجتماعي ـ اقتصادي کودکان و نوجوانان بوده است.(سايمُن، 1999)
«شفر» در تحقيقي پيرامون ورزش و خرده فرهنگ در آمريکا به اين نتيجه رسيده است که ورزش يکي از ساز و کارهاي مهم در فرايندهاي انطباق و همسازي فرهنگي در جامعه است؛ زيرا باعث پختگي و بلوغ اجتماعي در بازيکن و تماشاچي ميشود.
– دستيابي به اخلاق حسنه و شخصيت بهتر و سالم
تحقيقات انجام شده حاکي از آن است که ورزش باعث اصلاح رفتارهاي فردي و اجتماعي و بهتر شدن اخلاق ميشود و کمک ميکند تا فردي بهتر و مفيد باشيم. ورزش همچنين در رفتار معنوي و بينش اجتماعي تأثير داشته و زمينهساز خلق و خوي بهتر و به وجود آوردنده شخصيت است. (شيلدزو بردِمير، 1995) تربيت بدني در رشد وتقويت ارزشهاي انساني وارزش تعاون وهمکاري مؤثر است. (وسيت و بوچر1987)
– کمک به حافظه و انجام فعاليتهاي فکري، و تمرکز بهتر
ورزش علاوه بر حالات روحي، بر عملکرد ذهني فرد و تقويت قواي آن، افزايش سلامت ذهني و هوشياري و تقويت قدرت تمرکز نيز مؤثر است. ورزشکاران نه تنها داراي توانايي و عملکرد بهتري هستند، بلکه بهتر نيز فکر ميکنند. (آرسِلن، 1998) همچنين فعاليت حرکتي با فرايندهاي عالي عقلي پيوندي استوار دارد. (ويست، و بوچر، 1987).
به هنگام ورزش، خون واکسيژن مورد نياز به مغز بهتر و بيشتر رسيده و سرعت تفکر افزايش مييابد. و نيز سيستم عصبي تقويت يافته و عمل دماغ منظم ميشود و در نتيجه کارهاي فکري آسانتر انجام ميگيرد. محققين ميگويند: در موقع مطالعه و کارهاي فکري زياد، خون بيش از حد در مغز و کاسه سر به گردش درميآيد و گاه اختلالاتي در آن رخ ميدهد. از اين رو اين افراد بايد به ورزش و فعاليتهاي بدني مناسب روي آورند، تا باعث استراحت مغز و اعصاب شوند و از اختلال در تغذيه و دفع سموم جلوگيري به عمل آورند. آنها ميافزايند: اگر وضعيت حياتي مغز و اعصاب (تنفس، جريان خون، تغذيه و دفع سموم) کامل نباشد، به تدريج کند ذهني به وجود ميآيد و ميتواند يکي از علل فراموشي باشد. همچنين بنابر توصيه انجمن آلزايمر، ورزش کردن در مدت زمان طولاني ممکن است خطر ابتلا به بيماري «زوال عقل» را کاهش دهد.
– تسهيل پيشرفت تحصيلي
با بهبودي روند کارهاي فکري و تقويت حافظه پيشرفت تحصيلي نيز افزايش مييابد. پژوهشهاي ويست و بوچر حاکي از آن است که ورزش در افزايش پيشرفت تحصيلي و نمرات دانشآموزان تاثير فراواني دارد. (شفارد، 1989) ايدسمور در پژوهش خود(1963-1961) دريافته است که دختران و پسران بسکتباليست در امتحانات مدرسهاي خود به معدل بالايي دست يافتهاند. شافر و آرمر(1968) ضمن کنترل متغيرهاي هوش و برنامه درسي، پژوهشي را در مورد پيشرفت تحصيلي دو گروه از دانشجويان ورزشکار و غيرورزشکار انجام دادند. در اين مقايسه روشن شد که سطح پيشرفت تحصيلي دانشجويان ورزشکار بالاتر از دانشجويان غيرورزشکار است.
– خواب راحت
يکي از نتايج افکار و اعصاب متشنج و در هم ريخته، بيخوابي و کمخوابي است. ورزش با تقويت و تسکين و آرامش اعصاب و با از بين بردن افکار و اوهام مشوش، موجب ميشود تا فرد خواب بيشتر، عميق و راحتري داشته باشد. محققان ميگويند: ورزش بلافاصله قبل از خواب مدت زمان لازم براي خواب رفتن را تا 50 درصد کاهش ميدهد، کابوسهاي شبانه را به مقدار قابل توجهي کاهش ميدهد و سبب ميشود افراد از خواب خود لذت ببرند، با رضايت بيشتري از رختخواب جدا شوند و با انگيزه و شادابي بيشتري کار و تحصيل روزانه خود را آغاز نمايند.
تاثير ورزش بر افسردگي
افسردگي در واقع يك بيماري فراگير و لطمه زننده به روح و روان آدمي است كه از مشخصات آشكار آن احساس پوچ بودن و ناراحتي؛احساس نا اميدي وبي ارزش بودن و تفكرات منفي است.
فرد مبتلا به افسردگي داراي رفتار كند و آهسته است. محققان علوم رفتاري ميگويند كه افسردگي هاي پيشرفته نشانه ها و علائمي هستند كه مي توانند فعاليتهاي روزمره ، مطالعه ، خواب ، خوراك وشركت در فعاليت هاي خوشايند و سرگرم كننده را تحت تاثيرقرار دهند.
چنين حالتي ممكن است به دفعات در زندگي انسان روي دهد. به نظر محققان در نوع ديگر افسردگي ، اختلال رواني داراي نشانه هايي از طولاني مدت است . و براساس آن شخص از انجام فعاليت هاي روزانه يا برخورداري از احساساتي خوب و دلپذيرمحروم مي شود ودوره هاي پريشان خاطري قابل توجهي را در برخي از برهه هاي زندگي طي ميكند.
يك نوع ديگر افسردگي در واقع يك اختلال روحي شيدا گونه است كه نام بيماري افسردگي دو قطبي را گرفته است. اين نوع از ابتلا به افسردگي و پريشان خاطري، در بيشتر مواقع،تفكر؛قدرت تشخيص وحتي رفتارهاي اجتماعي را تحت تاثير قرار ميدهد،كه به بروز مشكلات جدي براي شخص و اطرافيان منجر مي شود.
خلق فرد افسرده ميشود، يعني غمگيني طولاني مدت دارد.
علاقه مندي وي نسبت به علايق گذشتهاش از دست ميرود و غالبا بيحوصله است.
كم اشتهايي او را ميآزارد و غذا نميخورد ، البته در برخي انواع آن پرخوري شيوع دارد.
خواب فرد مبتلا غالبا دچار مشكل ميشود معمولا نيمه شب بيدار ميشود و تا صبح نميتواند بخوابد و كسل است در جوانان مبتلا، پر خوابي شيوع دارد .
افسردگی معمولاً با اضطراب همراه و بی خوابی و بی قراری در فرد شیوع دارد
غلبه بر افسردگی و افزایش نگرش مثبت :
ازعلت افسردگي خود آگاه بوده و سعي كنيد نسبت به آينده خوش بين باشيد، افكار منفي خود را شناخته و آنها را با افكار مثبت تعويض كنيد. بر تجارب مثبت تمركز كنيد.
فهرستي از تكاليف مثبت هفتگي تهيه كنيد.
از نظر اجتماعي فعال باشيد.
جدولي از فعاليت هاي روزمره هفتگي تهيه كنيد و افزودن فعاليت هاي اجتماعي را فراموش نكنيد.
تفريحاتي براي خود پيدا كنيد.
هرگاه احساس تنش مي كنيد، از روشهاي خود آرام بخشي استفاده كنيد. به عنوان مثال، براي چندين دقيقه و تا زمان ايجاد آرامش در كل بدنتان بطور آرام و آهسته نفس بكشيد.
اهداف واقع گرايانه اي انتخاب كنيد.
براي فعال نگهداشتن خود، كاري داوطلبانه انجام دهيد.
بپذيريد كه هركسي توانايي هاي متفاوت خود را دارد و شما بر ويژگي ها و اعمال مثبت خودتان تمركز كنيد.
به هنگام بيان مطالب ، جرأتمند باشيد.
سعي كنيد نقاط قوت خود را شناخته و توسعه دهيد.
روزانه ورزش كنيد و فعالیت بدنی مستمر داشته باشید .
ورزش راهی برای درمان:
زمينه ايجاد بيماريهاي رواني، بحث پيرامون انتقال دهنده هاي عصبي و عدم كاركرد صحيح آن (كاهش يا افزايش دوپامين و سروتونين و…) در بروز بيماريهاي رواني انكارناپذير است و يكي ديگر از تأثيرات مثبت ورزش تنظيم در ميزان انتقال دهنده هاي عصبي در سلول عصبي و در نتيجه تعادل و توازن در كاركرد عصبي شخص و كاهش حالت نابهنجاري هاي رواني است
در مطالعه دکتر وايلس 1150 مرد انگليسي ميانسال طي 10 سال مورد بررسي قرار گرفتند و نتيجه تحقيق حاكي از آن بود مرداني که ورزش منظم دارند يک چهارم کمتر از سايرين به حالت افسردگي يا بيماري هاي اضطراري دچار مي شوند.
مدت ها است كه فعاليت بدني به عنوان راهي براي كسب تناسب اندام و رفع فشار خون بالا، ديابت، چاقي و ديگر بيماري ها هواداران خود را دارد. تحقيقات در حال گسترش نشان مي دهد كه فعاليت جسمي مي تواند سبب تخفيف نشانه هاي برخي اختلالات رواني مثل اضطراب و افسردگي و مانع عود بعد از درمان شود.
ورزش منظم سلامت جسمی و روحی راحفظ می کند به این صورت که با کاهش خطر ابتلا به بیماری های مزمن امید به زندگی را افزایش می دهد و باعث ایجاد شور و نشاط (رفع افسردگی ) جهت انجام فعالیت های روزانه می گردد . ورزش صحیح به بدن کمک می کند تا در کنترل سیستم عصبی به دست آوردن اعتماد به نفس ، کارکردن و تصمیم گیری صحیح در شرایط بحرانی موفق تر عمل کند . افسردگی و فشار روحی به غیر از آن که با شرایط روحی و اعتماد به نفس شخص در ارتباط می باشد با شرایط جسمانی نیز مرتبط است .
انجام تمرینات ورزشی باعث می شود بدن فشار خون خود را تنظیم کند و سیستم های عصبی در مواقع خاصی عکس العمل بهتر نشان دهند . به این ترتیب بدن می تواند کنترل بهتری در شرایط بحرانی و فشارهای روحی داشته باشد . از سویی قدرتمند شدن عضلات باعث می شود شخص از نظر تیپ بدنی بتواند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد . انجام هر نوع ورزشی به طور مستمر و از روی برنامه قابلیت غلبه بر افسردگی را افزایش می دهد اما می توان گفت هرچه ورزش دارای حالت استقامتی باشد نقش بیشتری د رکاهش افسردگی ایفا می کند .
ورزش مستمر به طوريكه بدن شروع به تعرق كند و،به طور كلي ورزش توام با تعريق و افزايش ضربان قلب ،كاهش اضطراب و افسردگي را سبب مي شود همچنين باعث افزايش ترشح آنزيم هاي اندورفين، دانپورفين و انكفالين شده كه اثر تسكين دهنده و آرامش بخش دارند.
نکته پایانی
پس لازم است كه هر فردى براى به دست آوردن تواناييهاى فردى و اجتماعى خود به ورزش روى آورد. با اين حساب، مىتوان به اين شعار هميشگى روى آورد كه: «ورزش، هدف نيست، بلكه وسيلهاى است براى رسيدن به هدفهاى عالىتر و كسب مهارتهاى جسمى، روحى و تواناييهاى فردى و اجتماعى».
در نظر داشته باشيم كه افراد جامعهاى كه از راه ورزش، موفق به كسب مهارتهاى فردى و اجتماعى مىشوند، در زندگى موفقترند و آن جامعه، سالم و پوياست.
نكته مهمتر اين است كه بايد مادران را تشويق به ورزش كرد. اين كار، كودكان را هم تشويق به ورزش مىكند. به راستى چگونه از مادرى كه رنجور، سست و فاقد تحرّك است مىتوان توقّع داشت كه فرزندى سالم و پويا داشته باشد. چگونه مىتوان از اين گونه مادران انتظار داشت كه يك قهرمان يا يك ورزشكار سالم و علاقهمند تربيت كنند.
معرّفى كردن ورزش به عنوان يكى از اصول زندگى به كودك، مانند آموزش صحيح راه رفتن، خوب تكلّم كردن و احترام به بزرگتر، مهم و حياتى است. و آخر اينكه تولستوى، نويسنده نامدار جهان، جملهاى دارد كه مىگويد: «ناچارم ورزش كنم، وگرنه عقل من فاسد خواهد شد».