نتيجه گيري مطلوب و موفقيت در ارائه خدمات به شيوه كارآمد و مقرون به صرفه زماني ميسر مي شود كه هم از درمان‌هاي مبتني بر شواهد بهره كافي ببريم و هم اين خدمات متمركز بر نيازها و اهداف درماني باشد.
استفاده كمتر از روش‌هاي درماني منفعل به منظور مشاركت فعال بيمار در روند درمان و توانبخشي خويش همچنين به كار بردن طيف گسترده‌اي از روش‌هاي بررسي و ارزيابي در راستاي شناسايي منبع و عامل مشكلات و ناتوانايي بيمار ما را قادر به بازگرداندن عملكرد طبيعي فرد و دستيابي به بالاترين سطح از رفاه و استقلال مي‌كند.

همه بيماري‌ها، از مشكلات اسكلتي عضلاني و عصبي گرفته تا قلبي ريوي به صورت موقت يا دائم عملكرد و توانايي يك فرد را كاهش مي دهد و بر ميزان استقلال و نقش او در اجتماع تاثيرگذار است. نقش و اهميت طب توانبخشي كه بر بازگرداندن يا جبران اختلال عملكردي فرد تأثيرگذار است.

 يكي از حيطه هاي اصلي طب فيزيكي و توانبخشي، بيماري ها و مشكلاتي است كه سيستم اسكلتي و عضلاني را درگير مي كند؛ تروماها (ضربه ها)، كمردرد و آرتروز در صدر اين مشكلات قرار دارند و به دليل احتمال بروز دردهاي مزمن و ناتواني هزينه‌هاي درماني آنها به مراتب از هزينه‌هاي ساير مشكلات شايع بيشتر است.

طب توانبخشي

توانبخشي به معني بهبود و حفظ حداكثر عملكرد جسمي، رواني و اجتماعي فرد است؛ در اين روش درماني افراد دچار ناتواني‌هاي اكتسابي مانند سكته‌هاي مغزي و قلبي، بيماران ضايعه نخاعي و بيماران مبتلا به ناتواني‌هاي مادرزادي (فلج مغزي) مورد ارزيابي قرار گرفته و تلاش در راستاي بهبود عملكرد و كيفيت زندگي فرد صورت مي‌گيرد. بازتواني ضايعات ناشي از آسيب‌هاي ورزشي و شغلي نيز از اين طريق انجام مي‌شود.

طب الكترودياگنوز

در اين روش كه شامل تست هاي تشخيصي مانند نوار عصب و عضله است، با بررسي عضلات و اعصاب مشكوك به تشخيص بيماري‌ها كمك مي شود. از اين روش مي توان به درمان بيماري‌هاي قطع اعصاب و شبكه‌هاي عصبي، درگيري‌هاي عصبي، بيماري‌هاي ديسك كمري و گردني مانند خواب رفتگي و مورمور شدن دست‌ها كه در ميانسالي و سنين پيري شايع است، پرداخت.