تاثیر افسردگی در مغز و اعصاب!
اثرات روانی افسردگی به خوبی شناخته شده است. افسردگی همچنین می تواند بر ساختار فیزیکی مغز تأثیر بگذارد. تغییرات فیزیکی از التهاب تا کوچک شدن واقعی متغیر است.
مغز افسرده در مقابل مغز معمولی
یک مرور ادبیات در سال ۲۰۲۱ به تحقیقات فعلی علوم اعصاب پیرامون اختلال افسردگی اساسی (MDD) پرداخت. برای شروع، محققان بیان کردند که در مورد مغزهای افسرده و مغزهای معمولی تفاوت هایی در حجم و فعالیت مغز وجود دارد.
کوچک شدن مغز
یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ نشان داد که اندازه مناطق خاصی از مغز می تواند در افرادی که افسردگی را تجربه می کنند کاهش یابد. هر چند انقباض ممکن است برگشت پذیر باشد. پژوهشگران به بحث ادامه می دهند که کدام مناطق مغز می توانند به دلیل افسردگی و تا چه اندازه کوچک شوند. در یک بررسی در سال ۲۰۱۲، مطالعات نشان داد که بخشهای زیر از مغز میتوانند تحت تأثیر قرار گیرند:
- هیپوکامپ: هیپوکامپ از حافظه، یادگیری، ناوبری و درک فضا پشتیبانی می کند.
- تالاموس: تالاموس اطلاعات را از قشر مغز که لایه بیرونی مغز است به ساقه مغز منتقل می کند.
- آمیگدال: آمیگدال احساسات و حافظه را تنظیم می کند.
قشر جلوی مغز
قشر جلوی مغز عملکردهای شناختی را کنترل می کنند. آنها توجه، کنترل تکانه و واکنش های عاطفی را مدیریت می کنند. میزان کوچک شدن این نواحی با شدت و طول دوره افسردگی مرتبط است. مطالعات بیشتری برای حمایت از این یافته ها مورد نیاز است، اما این نظریه فعلی در مورد اینکه چگونه افسردگی ممکن است عملکرد مغز را تغییر دهد، است. وقتی بخشی از مغز کوچک می شود، توانایی شما برای انجام عملکردهای مرتبط با آن بخش خاص کاهش می یابد. به عنوان مثال، آمیگدال و قشر جلوی مغز با هم کار می کنند تا پاسخ های عاطفی و تشخیص نشانه های عاطفی در افراد دیگر را کنترل کنند.
بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۰، کوچک شدن این مناطق می تواند به طور بالقوه به کاهش همدلی در افراد مبتلا به افسردگی پس از زایمان کمک کند. فقدان همدلی می تواند به دلیل سایر مسائل شناختی و عاطفی ناشی از افسردگی باشد.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ به بررسی مدل های حیوانی مبتلا به استرس مزمن پرداخت که اغلب در تحقیقات افسردگی مورد استفاده قرار می گیرند. این مطالعه نشان داد که کوچک شدن مغز در افسردگی احتمالاً نتیجه ضعیف شدن دندریت ها است نه از دست دادن سلول های مغز. دندریت ها پسوند سلولی هستند که در نورون ها یا سلول های عصبی یافت می شوند.
این موضوع نشان می دهد که افسردگی یک اختلال عصبی غیر قابل برگشت نیست. در عوض، تأثیر آن بر مغز ممکن است برگشتپذیر باشد و مغز میتواند بهبود یابد.
اندازه مغز در افسردگی و اضطراب همزمان
آمیگدال مستقیماً با احساسات مرتبط است و همچنین مسئول پاسخ جنگ یا گریز بدن به تهدیدات درک شده است. یک بررسی در سال ۲۰۲۰ نشان داد که وقتی افسردگی و اضطراب با هم اتفاق میافتند، آمیگدال بزرگتر میشود. این نشان می دهد که افسردگی مضطرب ممکن است پیامدی متفاوت از سایر اشکال افسردگی باشد.
التهاب مغز
محققان همچنین در حال ایجاد پیوندهای جدیدی بین التهاب و افسردگی هستند. مشخص است که فعالیت غیرعادی سیستم ایمنی در برخی از افراد مبتلا به افسردگی رخ می دهد. اما هنوز مشخص نیست که آیا التهاب باعث افسردگی می شود یا بالعکس. التهاب مغز در هنگام افسردگی به مدت زمانی که فرد افسرده بوده است مربوط می شود. در نتیجه، التهاب قابل توجه مغز به احتمال زیاد در اختلال افسردگی مداوم مرتبط است.
یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ نشان داد افرادی که بیش از ۱۰ سال برای MDD تحت درمان قرار نگرفته بودند، در مقایسه با افرادی که برای مدت زمان کمتری افسرده بودند و درمان نشده بودند، ۲۹ تا ۳۳ درصد حجم توزیع کل پروتئین انتقال دهنده بیشتر بود. حجم توزیع کل پروتئین Translocator نشانگر التهاب مغز است.
از آنجا که التهاب مغز می تواند باعث مرگ سلول های مغز شود، می تواند منجر به تعدادی از عوارض شود. اینها شامل کوچک شدن و کاهش نوروپلاستیسیته است که توانایی مغز برای تغییر با افزایش سن است. التهاب مغز همچنین می تواند منجر به کاهش عملکرد انتقال دهنده های عصبی، پیام رسان های شیمیایی بدن شود.
تفاوت های ساختاری
سیستم عصبی مرکزی از انتقال دهنده های عصبی برای انتقال پیام بین نورون ها و سایر سلول های بدن استفاده می کند.
سه نوع اصلی انتقال دهنده های عصبی وجود دارد:
- تحریک کننده
- بازدارنده
- تعدیلی
این ذرات همه چیز از تنفس گرفته تا خلق و خو را کنترل می کنند. بر اساس یک بررسی در سال ۲۰۱۸، دانشمندان بیش از ۱۰۰ نوع را شناسایی کرده اند.
چندین انتقال دهنده عصبی با افسردگی مرتبط هستند. به عنوان مثال، بررسی دیگری در سال ۲۰۱۸ افسردگی و اضطراب را در برخی از افراد با سطوح پایین انتقال دهنده های عصبی مانند:
- سروتونین
- دوپامین
- نوراپی نفرین
در سال ۲۰۱۷، شواهدی نشان داد که تعادل غیرعادی بین انتقالدهندههای عصبی تحریککننده و مهارکننده ممکن است در طول افسردگی رخ دهد، و این عدم تعادل را میتوان پس از بهبودی افسردگی معکوس کرد.
یک تحقیقات دیگر در سال ۲۰۱۵ نشان داد، عدم تعادل بین انتقال دهنده های عصبی تحریکی و مهاری ممکن است مسئول کاهش حجم مغز باشد که در افسردگی رخ می دهد.
در سال های اخیر، علاقه ای به شناسایی مدارهای مغزی درگیر در افسردگی وجود داشته است. مدار مغز اساساً شبکه ای از نورون ها است. بر اساس تحقیقات سال ۲۰۲۱، فعالیت بیش از حد یا خیلی کم در یک مدار معین ممکن است در شروع افسردگی و سایر علائم سلامت روان نقش داشته باشد.
اصطلاح “اتصال” به روش هایی اشاره دارد که مناطق مختلف مغز با یکدیگر تعامل دارند. محققان شواهدی از ارتباط کم و ارتباط زیاد در مغز نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به افسردگی یافته اند. در یک بررسی در سال ۲۰۱۵، محققان عدم اتصال یا اتصال کم را در شبکه جلویی پاریتال مغز مشاهده کردند. لوب های فرونتال و جداری مغز در توجه و تنظیم احساسات نقش دارند.
طبق مطالعه دیگری در سال ۲۰۱۵، ارتباط بیش از حد یا اتصال زیاد، در شبکه حالت پیش فرض نوجوانان مبتلا به افسردگی مشاهده شده است. شبکه حالت پیش فرض نیز به عنوان شبکه frontoparietal میانی شناخته می شود. یک مطالعه کوچک در سال ۲۰۲۰ نشان می دهد که ارتباط بیش از حد ممکن است واکنش عاطفی افراد مبتلا به افسردگی را از جمله اثرات دیگر افزایش دهد.
طبق یک بررسی سال ۲۰۱۸، تغییرات پیوندی ممکن است منجر به علائمی مانند موارد زیر شود:
- دیسفوری یا خلق و خوی منفی
- آنهدونیا
- نشخوار فکری
در اکتبر ۲۰۲۱، محققان دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو، پتانسیل تنظیم مجدد مدارهای مغزی در افسردگی مقاوم به درمان را با کاشت یک دستگاه تحریک عصبی در مغز افراد نشان دادند.
محدودیت اکسیژن
افسردگی با کاهش اکسیژن در بدن مرتبط است. کاهش سطح اکسیژن ممکن است به دلیل تغییرات تنفسی ناشی از افسردگی باشد – اما اولین چیزی است که باعث دیگری می شود ناشناخته باقی می ماند. بدن در پاسخ به هیپوکسی، وضعیتی که در آن مغز اکسیژن کافی دریافت نمی کند، پروتئین خاصی تولید می کند. این پروتئین به عنوان عامل القاء کننده هیپوکسی ۱ (HIF-1) شناخته می شود.
بر اساس یک مطالعه در سال ۲۰۱۳، HIF-1 در سلول های ایمنی خاص موجود در افراد مبتلا به MDD و اختلال دوقطبی افزایش می یابد. مطالعات انسانی بیشتری برای حمایت از این ادعا مورد نیاز است، زیرا اکثر مطالعاتی که بیان HIF-1 را افزایش داده اند، مطالعات حیوانی هستند.
نظریه دیگری که نیاز به مطالعه بیشتر دارد، حفظ دی اکسید کربن است. احتباس دی اکسید کربن در شرایطی مانند آپنه خواب رخ می دهد و افراد مبتلا به آپنه خواب دارای میزان بالایی از افسردگی هستند. مشخص نیست چه چیزی تاثیر بیشتری بر این افزایش خطر افسردگی دارد:
التهاب یا اختلال در ریتم شبانه روزی مرتبط با خواب.
به طور کلی، مغز نسبت به کاهش اکسیژن بسیار حساس است که می تواند منجر به التهاب، آسیب سلول های مغزی و مرگ سلول های مغز شود. التهاب و مرگ سلولی می تواند منجر به علائم بسیاری مرتبط با رشد، یادگیری، حافظه و خلق و خو شود. حتی هیپوکسی کوتاه مدت نیز می تواند منجر به سردرگمی شود، دقیقاً مانند آنچه در کوهنوردان در ارتفاعات مشاهده می شود.
با این حال، در یک مطالعه در سال ۲۰۱۷، درمانهای اتاق اکسیژن هیپرباریک، که گردش اکسیژن را افزایش میدهند، علائم افسردگی را در انسان کاهش میدهند.
معکوس کردن اثرات
تحقیقات نشان می دهد که برخی از تغییرات فیزیکی مغز ناشی از افسردگی را می توان معکوس کرد. یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ نشان داد که مداخلاتی مانند داروهای ضد افسردگی و درمان شناختی رفتاری ممکن است به کاهش التهاب ناشی از افسردگی کمک کند. آنها همچنین ممکن است به مغز کمک کنند تا ارتباطات سیناپسی جدیدی ایجاد کند که در طول افسردگی به خطر افتاده است.
چگونه برای افسردگی کمک بگیریم؟
افسردگی یک وضعیت سلامت روانی چند وجهی است. ترکیبی از رویکردها به احتمال زیاد برای مشاهده بهبود علائم ضروری خواهد بود. ترکیبی از استراتژی های زیر می تواند برای کسانی که با افسردگی سر و کار دارند مفید باشد.
- جنبه هایی از زندگی خود را که استرس مزمن و شدید را برای شما به ارمغان آورده است شناسایی کنید
- روشهای پردازش احساسات خود را درک کنید و در این رویدادهای استرسزا زندگی بهطور انعکاسی و انعطافپذیری فکر کنید، که باعث افزایش بینش و کاهش استرس در طول و بعد از این رویدادهای زندگی میشود.
- راههای بهتری برای هدایت زندگیتان بدون عوامل استرسزا یا مدیریت عوامل استرسزا با اطمینان، آیندهنگری و سهولت بیشتر در نظر بگیرید.
- درمان شناختی و گروهی، بهویژه رویکردهایی که شامل تکنیکهای کاهش استرس ذهنآگاهی است، میتواند منبع بزرگی از حمایت باشد و به شما کمک کند بر انگهای سلامت روان غلبه کنید.
تکنیک های درمانی موثر در افسردگی عبارتند از:
- درمان بین فردی، که بر بهبود روابط نزدیک شما متمرکز است
- روان درمانی مختصر روان پویشی، که بر کشف دلیل انتخاب های خاص تمرکز دارد
- درمان مبتنی بر طرحواره، که بر تغییر الگوهای غیرمفید در دوران کودکی تمرکز داردد
داروهای ضد افسردگی
اگر در حال حاضر یک دوره افسردگی را تجربه می کنید، داروهای ضد افسردگی ممکن است به جلوگیری از تغییرات فیزیکی که ممکن است رخ دهد کمک کنند. آنها می توانند کمک موثری در مدیریت علائم روانی افسردگی نیز باشند. ترکیبی از روان درمانی و داروهای ضد افسردگی می تواند هم در مبارزه با تغییرات فیزیکی و هم در مقابله با علائم به شما کمک کند.
انواع مختلفی از داروهای ضد افسردگی وجود دارد، از جمله:
- مهارکننده های انتخابی بازجذب سروتونین، مانند فلوکستین (پروزاک) و سرترالین (زولوفت)
- مهارکننده های بازجذب سروتونین- نوراپی نفرین، مانند دولوکستین (Cymbalta، Drizalma Sprinkle) و ونلافاکسین (Effexor XR)
- داروهای ضد افسردگی سه حلقه ای، مانند دزیپرامین (Norpramin) و نورتریپتیلین (Pamelor)
- داروهای ضد افسردگی چهار حلقه ای مانند میرتازاپین (رمرون)
- مسدود کننده های بازجذب دوپامین، مانند بوپروپیون (آپلنزین، ولبوترین، ولبوترین XL)
فراموش نکنید که یافتن دارو و دوز مناسب ممکن است زمان ببرد. این مانند یافتن نوع درمان یا درمانگر مناسب است. هیچ داروی ضد افسردگی یکسانی وجود ندارد. به این ترتیب، هنگام شروع یک داروی ضد افسردگی، ضروری است:
- صبور باشید.
- عوارض جانبی خود را دنبال کنید.
- به بهبود یا بدتر شدن علائم افسردگی توجه داشته باشید.
- در مورد هر گونه نگرانی که ممکن است داشته باشید با پزشک یا روانپزشک خود صحبت کنید.
ورزش منظم
ورزش منظم می تواند برای افسردگی معجزه کند. با توجه به مطالعات مختلف در انسان و حیوانات، این می تواند به علائم روانی و تغییرات مغزی کمک کند. ورزش سلامت مغز را از طریق:
- کاهش التهاب
- بازگرداندن تعادل نسبت به فعالیت پاراسمپاتیک پس از پایان تمرین
- بهبود عملکرد متابولیک
- بهبود فعالیت قلبی عروقی
علاوه بر این، یک مطالعه سال ۲۰۲۰ نشان می دهد که ورزش می تواند به بهبود ساختار هیپوکامپ و فعال کردن عملکرد مغز، از جمله مزایای دیگر کمک کند. بهترین اشکال ورزش برای افراد مبتلا به افسردگی شامل ورزش های هوازی، مقاومتی و ذهن و بدن است.
کاهش استرس
بر اساس یک بررسی در سال ۲۰۱۵، شواهد قابل توجهی وجود دارد که استرس روانی را با شروع دوره های افسردگی در بسیاری از اشکال افسردگی مرتبط می کند. تلاش برای کاهش میزان استرس در زندگی می تواند غیرممکن یا دلهره آور به نظر برسد. با این حال، در واقع تغییرات ساده و سریعی وجود دارد که می توانید برای کمک به کاهش استرس خود ایجاد کنید، مانند خندیدن یا بازی با حیوان خانگی. ۱۶ نمونه عالی را بررسی کنید.