نشانههایی که نباید ابتلا به اماس تلقی شود
خیلیها کاهش حافظه و فراموشی را از علائم ابتدایی اماس تلقی میکنند. در حالی که چنین تصوری نادرست است. اماس به واسطه اختلال حافظه تشخیص داده نمیشود، ولی در طول بیماری، یکی از مشکلات بیماران، اختلال حافظه است.
همچنین مشکلات عضلانی و مفصلی که در آرتروز دیده میشود نیز جزو علائم برجسته اماس نیست. گرچه بیماران مبتلا به اماس از خستگی و ضعف و بیحالی عمومی شکایت دارند.
همانگونه که گفته شد بیماریهای خودایمنی که تحت عنوان واسکولیتها شناخته میشوند، بجز درگیری عصبی با درگیری دیگر نواحی بدن مانند مفاصل، پوست، کلیه و قلب نیز همراه هستند و این مساله وجه افتراق آنها با اماس است.
بیماری ایدز نیز ممکن است گاهی از نظر امآرآی، تصاویری مشابه اماس ایجاد کند، ولی با توجه به علائم دیگری که همراه بیماری وجود دارد، معمولا از اماس تفکیک داده میشود.
همچنین ممکن است ضایعاتی شبیه اماس در امآرآی کسانی که فشار خون بالا دارند یا سنشان بالاست، دیده شود.
به خاطر داشته باشید هیچ فردی نمیتواند بیماری اماس را در خود شناسایی کند و این بیماری فقط از سوی پزشک متخصص مغز و اعصاب قابل تشخیص و تائید است.»
«در بیماری ام اس (MS) مغز، نخاع و اعصاب چشم می توانند درگیر شده و علامت بالینی ایجاد کنند.
تاری دید لحظه ای و گذرا و یا بی حسی عضو چند دقیقه ای نمی تواند حمله ام اس باشد. سردرد های مزمن نیز علامت ام اس نیست. بیمار ممکن است در آزمایش مایع نخاع یا ام آر آی علائم دیگری را هم نشان دهد، مثلا ممکن است زانو درد یا درد کلیه داشته باشد. اینها افتراق دهنده سایر بیماری های مشابه از ام اس است.
یک سری از بیماری های مشابه ام اس به دنبال بیماری های عفونی و ویروسی یا واکسیناسیون ایجاد می شوند، مثل ادم مغزی. این بیماری به دنبال عفونت ایجاد می شود و هر دو طرف نیمکره های مغز را درگیر می کند، البته همراه ضایعات بزرگ پلاک که در ام اس هم مشاهده می شود. البته این ضایعات در این بیماران بزرگ تر است.
با این حال این بیماران تب و سردرد دارند و مایع نخاع شان هم با ام اس فرق می کند. ولی متاسفانه این بیماری هم با ام اس اشتباه گرفته می شود.
برخی از بیماری ها مثل سرطان ها ممکن است از ام اس بسختی افتراق داده شود، مثل سرطان لنفوم که یک طرف نیمکره مغز را درگیر کرده و یک سری ضایعات ایجاد می کند.
نوع تغذیه و مکملهای آن برای بیماران اماس
از آنجا که علائم عصبی مربوط به کمبود ویتامین B12تا حدودی به علائم اماس شبیه است (مانند سوزنسوزنشدن دستها و پاها، عدمتعادل و خستگی مفرط)، محققین بر این تصور هستند که شاید کمبود این ویتامین نیز در تخریب غلاف میلین نقش داشته باشد. به همین سبب در بیماران مبتلا به اماس بهتر است که ذخایر ویتامین B12 بدن مورد بررسی قرار گیرد و درصورت لزوم از مکمل خوراکی یا تزریقی آن استفاده شود. گاهی دریافت مکمل ویتامینهای گروه B (مانندB12,. B6، نیاسین، تیامین و اسیدفولیک) میتواند به فروکش کردن علائم بیماری کمک کند.
میزان انرژی مورد نیاز روزانه باید با توجه به شرایط و وضعیت بیمار، درنظر گرفته شود تا موجب اضافه وزن و چاقی نشود. همچنین توصیه میشود که انرژی مورد نیاز، از مواد غذایی گروههای اصلی غذایی تأمین شود.
الگوی چربیهای مصرفی نیز در بیماران مبتلا به اماس اهمیت دارد. مطالعات علمی نشان میدهد که کاهش دریافت چربیهای اشباع (کمتر از ۱۰درصد انرژی کل روزانه) و افزایش دریافت اسیدهای چرب ضروری موجود در ماهیهای چرب یا روغنهای گیاهی مانند سویا و کانولا، جوانه گندم، گردو، روغن تخم کتان و یا استفاده از مکملهای آنها(مکملهای امگا- ۳) در کاهش و پیشگیری از تشدید علائم بیماری مؤثر است.